- کله منار
- ستون یا برجی که از سرهای بریده برپا می کردند
معنی کله منار - جستجوی لغت در جدول جو
- کله منار
- سر گلدسته
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مناری که در آن کله دزدان و راهزنان و محکومان را چینند تا مایه عبرت مردم گردد منارکله: (بدست خالی ازین راه آخرت گذر است بسان کله منارت اگر هزار سر است)، (رازی)، نره شرم مرد: (شد سر آمد برنگ کله منار در جهان هر که او زیاده سر است)، (عبدالغنی قبول)
گونه ای قارچ که بدا فقع گویند
نگارندۀ کله، کنایه از فراش، پرده دار
نامی که در قدیم به ستون های باقی مانده در تخت جمشید داده اند
سر شکون نگار: زاور (خادم) فراش: (فرمان صدور یافت که آیین دلفریب پیدا کنند کله نگاران پرهنر)
کلاه دار، آنکه کلاه بر سر دارد، پادشاه
آدم مدبر و تیز هوش و سریع الانتقال و با ذوق